سفرهای طبیعت گردی، فرهنگ، اصول و شرایط خاص خود را دارند. اینگونه سفرها با سفرهای فرهنگی چون بازید از یک شهر تاریخی، کاخ، موزه یا پارک ملی و... اقامت در هتل یا مهمان سرای که با تمام امکانات داخل شهراست، بسیار بسیار متفاوت هستند.
سفر طبیعت گردی از خانه شروع میشود، زمانی که طبیعت گرد در حال انتخاب وسایل مورد نیاز سفر است. میتوانیم کوله او را کوله طبیعت گردی یا اکوتوریسمی بنامیم. شاید، این موضوع در نظر شما بیمعنی و یا بیاهمیت باشد، درحالیکه هرچه بیشتر در این باره فکر یا مطالعه کنید، به پیچیدگی و اهمیت آن پی خواهید برد.
توجه داشته باشید که در انتخاب وسایل مورد نیاز سفر؛ سلیقه شما، هدف، شرایط آب و هوا مقصد، طول سفر، سن و جنسیت شما، نوع سفر، وسیله حمل و نقل، وسایلی که باعث آرامش بیشتر شما در سفر میشوند و شرایط اجتماعی- فرهنگی جامعه میزبان همگی روی محتویات کوله شما تاثیر میگذارند.
1.اولین و مهمترین توصیه سبک بودن کوله سفر شما است. پر واضح است، هرچه سبکتر سفر کنید، انرژی کمتری در حمل و نقل مصرف خواهید کرد. سبک سفر کردن باعث میشود، بتوانید از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنید. سوم اینکه، بار کردن و همراه داشتن وسایل کمتر و غیر ضروری حس خود کم بینی و ضعف اقتصادی جامعه میزبان را کمتر تحریک میکند.
ییلاقات ماسال از اون سفرایی بود که دو سالی منتظر فرصتی بودیم تا بریم.مسیری زیبا با جنگلهای انبوه و سرسبز ییلاقاتی با دید عالی که هر چه بالاتر می رفتی خنک تر می شد.و در طول مسیر گاهی هم مه همراهیمون می کرد.البته مه تو طبیعت برامون همراه خوبی بوده و جاهایی که احتمال دیدن مه باشه ،سراغمون اومده و بهمون سر زده.غرب استان گیلان رو خیلی دوست دارم.مخصوصا جایی که استان گیلان و استان اردبیل با هم همرز می شن و هم آغوشی می کنن و کوه های تالش بینشون قرار می گیره.ییلاقاتی رو می تونی پیدا کنی و ببینی که خیلی هاشون هنوز ناشناخته است و بکر مونده و میشه رفت و چند روزی توش خلوت کرد و به دور از دغدغه و شلوغی شهر تهران در سکوت طبیعت و سرود رود و نغمه ی پرندگان آسود.گرچه ییلاقات ماسال تو این چند سال توریستی شده و یه سری آژانس ها اونجا تور برگزار می کنن ولی باز به دلیل مصافتش تا تهران و اینکه خیلی از جاده ش خاکیه و گردشگرا باید سوار نیسان شن و...هنوز هم میشه یه جایی در دلش خلوت کرد و در سکوت شب و بازی ستاره ها دل به طبیعت داد.
طالب دره
ساعت پنج و ده دقیقه عصر روز چهارشنبه بیست و پنجم تیر ماه از تهران خارج شدیم.باید تا قبل اینکه هوا تاریک شه یه جایی خودمون رو می رسوندیم و شب اونجا می موندیم.هوا تاریک شده بود و ما نزدیک امامزاده هاشم بودیم.یه مسیر فرعی قبل امامزاده هاشم که می رفت تو جنگل رو رفتیم تا شاید جای خوبی برای کمپ پیدا کنیم.
ای که میگویی مسلمان باش و مِی خواری مکن
ای که خود گفتی مکن مِی خوارگی ، آری مکن
هرچه میخواهی بکن اما ریا کاری مکن
مِی بخور منبر بسوزان مردم آزاری مکن
مردمان را غرق اندوهی که خود داری مکن
خود گرفتاری و مردم را گرفتارِ گرفتاری مکن
من خوشم، شادم، نمی خواهم جز این کاری کنم
من نمیخواهم بجای خوش بُدن زاری کنم
زاهدا خوش باش و خندان، پیش ما زاری مکن
مِی بخور منبر بسوزان مردم آزاری مکن...
پرواز همای
حدود ساعت ده ونیم صبح از خواب بیدار شدیم.تا صبحانه رو بخوریم و را بیفتیم حدود یازده و نیم شد .به سمت خلخال حرکت کردیم.دامنه ی کوه رو طی می کردیم و هر چه جلوتر می رفتیم .پوشش گیاهی استپی تر می شد.ییلاق خرزنه پشت اولین ییلاقی بود که امروز بهش برخوردیم.که در نمایی دره ای زیرش بود که مه داشت می اومد بالا.